توی روزای قشنگ مادری یه لحظه هایی هم هست که واقعا دلت میخواد جیغ بزنی یا بشینی یه گوشه و های های گریه کنی...یا اینکه سرتو محکم بکوبی به دیوار !! البته همینم یه جور عشقه ها ...همین که وقتی داره از کله ات دود میزنه بیرون بجای خالی کردن سر شیطونک مذکور بخوای سرتو بکوبی به دیوار.. همین که وقتی تازه از سر کار برگشتی و یه عالمه کار داری که تا اومدن بابا از اداره انجام بدی و خانوم معذرت میخوام برای پیف کردنش نیم ساعت جنابعالی رو معطل خودشون بفرماین و بعد از انجام کار مهمشون تازه دنبالشون را بیفتی تا افتخار بدن و شلوارشونو بپوشن...اونوقت من که دارم دندونامو روی هم فشار میدم کل عصبانیتمو روی شلوار بیچاره خالی می کنم و با شدت هر چه تما...