حیاط خلوت...
توی روزای قشنگ مادری یه لحظه هایی هم هست که واقعا دلت میخواد جیغ بزنی یا بشینی یه گوشه و های های گریه کنی...یا اینکه سرتو محکم بکوبی به دیوار !!
البته همینم یه جور عشقه ها ...همین که وقتی داره از کله ات دود میزنه بیرون بجای خالی کردن سر شیطونک مذکور بخوای سرتو بکوبی به دیوار..
همین که وقتی تازه از سر کار برگشتی و یه عالمه کار داری که تا اومدن بابا از اداره انجام بدی و خانوم معذرت میخوام برای پیف کردنش نیم ساعت جنابعالی رو معطل خودشون بفرماین و بعد از انجام کار مهمشون تازه دنبالشون را بیفتی تا افتخار بدن و شلوارشونو بپوشن...اونوقت من که دارم دندونامو روی هم فشار میدم کل عصبانیتمو روی شلوار بیچاره خالی می کنم و با شدت هر چه تمامتر میکوبمش به زمین...
همین که عصر میخوای چشاتو بذاری رو هم ولی خانوم تازه یادش میاد که وای چقدر کار داره و هنوز همه ی کشوهای خونه رو زیرو رو نکرده..!! و یهو چشاتو که از فرط خستگی چند دیقه بسته شده باز میکنی باصحنه ای مواجه میشی که دوست داری دوباره ببندیشو فک کنی همش یه خوابه ...لباسات ، رو تختی و رو بالشی ، والبته صورت معصوم! خودش پر از رژه...و وقتی صورت متعجب و در حال انفجار تو رو میبینه نیششو باز میکنه و میگه : بخند...!!
همین که کلی برای عصرت نقشه کشیدیو یه عالمه خریدای رنگ و وارنگ برای خودت تصور کردی اونوقت خانوم خانوما تا پاش به خیابون میرسه یه ریز میگه : بغل بغل !!
همین که کل اصول تغذیه ای رو توی یه سوپ براش جمع می کنی و با کلی ذوق و شوق میاری که خانوم میل کنن و ایشون نه تنها تستش نمی کنه که فقط و فقط اصرار می کنه به خوردن نون خالی !!
همین که وقتی با عجله مشغول آشپزی و شستشویی و یهو بر میگردیو میبینی کل روغنا رو خالی کرده رو فرش، یا شیشه مربا رو چپه کرده تو کابینت، یا همه ی ادویه ها رو با هم قاطی کرده ..
و..همین که وقتی دلت گریه میخواد فرشته اتم چشاش پر اشک میشه و تو بجای آروم کردن خودت باید اونو آروم کنی...
آره عشق من در کنار همه ی اون لحظه های عاشقانه ،لحظاتی هم هست که واقعا دلت برای آرامش و سکوت روزهای دو نفره تنگ میشه...برای نشستن جلوی تلویزیون بدون اینکه یه وروجک از سر و کولت بالا بره!،دیدن سریال مورد علاقه ات بجای پرشن تون !،خوردن یه نسکافه ی داغ ( نسکاکا بقول مهتاب ) بجای هر 2 دیقه آب دادن به شما ! ،والبته خوابیدن هر وقت دلمون خواست ...
ولی خونه بدون تو هم خالیه خالیه...حتی نفس کشیدنم هم سخت میشه وقتی توی خونه باشم و تو نباشی...