نفس ما مهتابنفس ما مهتاب، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما مهتاب

مهتابونه 1

1393/6/16 12:41
نویسنده : مامان مریم
318 بازدید
اشتراک گذاری

-دیشب خونه ی مامانی بزرگ بودیم عمه جووناتم اینجان با بچه ها ،آخر شب میگم مهتاب بریم خونمون میگی :"مامانی من مطمئنم که میخوام اینجا بمونم " ! 

-دیروز داشتی با بچه ها بازی میکردی وسط بازی چندبار محمدحسینو صدا زدی و اون توجهی نمیکرد..برگشتی با عصبانیت میگی :" محمممد گوشات سنگینه ؟! "

- بهش میگم دخترم بشین باب اسفنجی ببین من زودی برم دوش بگیرم ،میگی مامانی نروووو میگم خوب عزیزم باید برم دیگه ،میگی :" بو میدی ؟ بوی گند میدی ؟!! "

- بابا داره میره بیرون دم در آپارتمان باهاش خدافظی کردیم اونوقت توام داری باهاش از پله ها میری پایین !میگم دخترم کجا میری ؟ میگی :" هیچ جا میرم با بابایی خدافظ کنم !"

- بابایی میخواست ببرتت دچرخه سواری که خیلیم دوس داری ، اما مخالفت کردی بابا هم دستتو گرفت و توام ممانعت کردیو این وسط دستت کمی فشرده شد ! بماند که یک ساعت لب و لوچه ات آویزون بود و هی نگاه دستت میکردیو با گریه میگفتی بابایی دستمو کشید ! بعد یه ساعت برگشتی به بابات میگی :" بابایی معذرت میخوام که اذیتم کردی !!" 

پسندها (2)

نظرات (9)

مامان النا
16 شهریور 93 12:58
سلام عزیزم. چه دختر خوش زبونی دارید.خدا براتون حفظش کنه. اگه دوست داشتید با هم تبادل لینک کنیم.
مامان نرگس
19 شهریور 93 10:34
قربون این دخمل شیرین زبون معذرت میخوام که اذیتم کردی
نیکــو
22 شهریور 93 12:01
عزیزم تلگرافت و چک کن لطفا
مریم مامان دونه برفی
24 شهریور 93 8:29
قربونش برم من مامانی عکسهای بیشتری بذار از این شیرین زبون ملوس
مریم مامان دونه برفی
24 شهریور 93 8:31
واقعا هم این درسته آدمها هرجا و مکانی که باشن دوست دارن وطن اصلیشونو بشناسن و به اون برگردن. هیچ لذتی بالاتر ازدر کنار خانواده بودن نیست ...
مامی مهتا
8 مهر 93 15:51
دلم آب شد براش ..فرشته کوچولویه دوست داشتنی ... میبوسمت هزارتا
مرضیه کردستانی
14 مهر 93 17:18
ای خدا از دست این فسقلی های شیرین زبون، نازنازی و ظریف مریف ببین چه توبه کار کرده بابایی رو با سیاست!
الهه
23 دی 93 2:27
ای خدا مردم از خنده بوی گند میدی رو داشته باش
مــــن
12 بهمن 93 17:17
نی نی تون خیلی نازه به وب من هم سر بزنین خاطراتم رو مینویسم وازشون عکس میزارم..... بوس