مامان خانوم فعال میشود...
عزیزم دخترکم سلام... امروز اومدم که متحول بشم ! آره دیگه چه معنی میده آدم یه دختر قند عسل شیرینو دوس داشتنی تو خونه اش داشته باشه اونوقت هیچی راجبش ننویسه و سالی یه بار یه پست بذاره ؟ مگه غیر اینه که این وبلاگ قراره دفتر خاطراتمون باشه ؟ الان این مامان خانوم تنبل و نادم اومده اینجا که بهت قول بده نذاره این روزای شیرین و لحظه های قشنگمون سر بخورن و توی عبور روزامون گم بشن ...اصلا هر روز هر اتفاق خوشمزه ای افتاد میام مینویسم ..قول میدم دختر قشنگم.. وای چقد من حرف نگفته دارم..بذار از یه جایی شروع کنم دیگه اگه این پست خیلی مالیخولیایی شد ببخش دیگه میدونی که خیلی وقته حرف نزدم.. عسلم الان درست سه سال و یک ماهو سه روز سن داری ..وقتی بهت ن...