نفس ما مهتابنفس ما مهتاب، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما مهتاب

سفرنامه-قسمت اول

1392/10/30 18:08
نویسنده : مامان مریم
1,457 بازدید
اشتراک گذاری

بعد 16 روز برگشتیم.دلمون برای همه چی تنگ شده بود.مخصوصا برای خونه مون و البته خونه ی مجازی و دوستای بهتر از برگ گلمون.

دختر قشنگم دومین باری بود که باتو یه سفر رسمی میرفتیم.واولین باری بود که متوجه همه چی بودیو و از دیدن همه چی ذوق زده میشدی و ما هم از شادی تو غرق لذت میشدیم.به جرئت میتونم بگم قشنگترین سفر زندگیم بود .هم به خاطر وجود تو و همراهی و خانومیت هم بخاطر اینکه من عاشق دریام و این سفر پر بود از دریا...تو هم توی این چند روز شدیدا به بابا مصطفی وابسته شدیو تا نیم ساعت نمیبینیش میگی دلم برای بابای خودم تنگ شده ...چون سفرمون طولانی بود توی دوقسمت عکساشو بذارم.قسمت اول سفرمون مربوط میشه به استان سیستان و قسمت دوم استان هرمزگان.هفته ی اول سفر رو چابهار بودیم و مهمون عمه زهرای عزیز.به ما که خیلی خوش گذشت و تو و محمدحسین همه جا با هم بودین و خیلی هم همدیگه رو دوس داشتین جوری که محمدحسین موقع خدافظیه ما بغض کرده بود و گریه میکرد.عاشق دریا ،آب بازی و شن بازی بودی و اصلا از دریا نمیترسیدی و اونقدر جلو میرفتی که کل لباسات خیس میشد.برنامه مون توی اون هفته صبحها دریا بودو شب ها منطقه آزاد و خرید.هوا فوق العاده عالی بود و برای ما که از سرمای زمستون فرار کرده بودیم بسیار لذت بخش.

تو این پست چندتا عکس از نیمه ی اول سفرمون میذارم برای دوستانی که خیلی به ما لطف داشتن و دارن..

در مسیر چابهار یک روز رو مهمون دوستای مهربون بابا مصطفی توی ایرانشهر و روستای چاهشور بودیم.بابا مصطفی اوایل کارش برای یک پروژه ی آبرسانی 2سال توی ایرانشهر زندگی میکرده و بخاطر همین خیلیا اونجا میشناسنش و بهمون کلی محبت داشتن.وقتی گله گوسفندا رو دیدی اونقدر ذوق زده شده بودی که یه ربع دنبالشون میدویدی تا بتونی یکیشونو بگیری طفلیام حسابی ترسیده بودن و فرار میکردن !! 

این یه کپر مدرنه که بهش میگفتن توپ !متناسب با آب و هوای منطقه است و سقفش از حصیره.کپرهای قدیمی کلا حصیرین.ومهتاب که چشمش دنبال گوسفنداس... 

وبالاخره یکیشونو برات گرفتن و توام ول کنش نبودی...

هموطنای بلوچمون همگی با هر موقعیت شغلی لباس بلوچی میپوشن حتی بچه های یک ساله شون.جالبه بدونین این دوختای جلوی لباس خیلی هم گرون قیمتن.مثلا همین عکس 1.4 میلیون آب خورده !!و تموم شده ی لباسش حدود 2تومن درمیاد.

برای دیدن دریا لحظه شماری میکردم.و این اولین برخورد مهتاب با دریاست.چند دقیقه فقط نگاه میکردی و تکون نمیخوردی .عظمت دریا گرفته بودت.

و بعد بازی شروع شد...

دریا آرامش بیکران....

اینم ساحل تیسه ! و شادی بچه ها برای یه روز خوب کنار دریا...

مهتاب درحال خندیدن به محمدحسین که از آب دریا میترسید...

ببین منو پسرجان ..!!

اینم مهتاب خانوم بعد خیس شدن و پوشیدن لباسای محمدحسین! 

بازی در کنار کوه و ساحل ...

یه روز دیگه و یه ساحل زیبای دیگه ..ساحل رمین.

و یه عشق ساده و کودکانه...

اینجا هم ساحل گردشگری لیپاره...

من و اینهمه خوشبختی....

ادامه دارد....

پسندها (4)

نظرات (42)

ژاله مامان آیدا
1 بهمن 92 0:22
به به همیشه به گردش . امیدوارم خیلی خوش گذشته باشه ما هم خیلی وقته می خوایم یه مسافرت بریم جور نمیشه
مامان مریم
پاسخ
قربونت برم ژاله ی عزیزم که تو سفر همش بهت زحمت دادم...ما هم 2 سالی بود جایی نرفته بودیم واسه همین خیلی دلچسب بود..شما که هنرمندیو سرتم شلوغه حق داری عزیزم
الهه
1 بهمن 92 1:13
وای وای وای! چه قشنگ! مردم من! چه دختری، چه مادری!!! وای! چه خانومای خوشگلی!چه منظره های نابی! چه خوب که اینهمه جاهای خوب رفتید و اینهمه خوش گذشته. من لپهای این دخمل رو ناز کنم؟ اجازه هست؟! چه شیرینه خنده هاش ای خدا ببین من الان هنگم! اصلا بعدا خدمت میرسم!
مامان مریم
پاسخ
خدانکنه عزیزم.. فدای تو و اون چشات که همه چیو خوشگل میبینی..حالا مناظر قبول جای تعریف داره ولی مادره که ...جات خیلی خالی بود خیلی دلم میخواد یه بارم بیایم تهران و یه مادر و دختر خوشگلو از نزدیک ببینم..چوبکاری میکنی عزیزم خونه ی خودته
مامان روژینا
1 بهمن 92 9:00
سلام مامانی مهربونچه عکسای گویا و خوشگلی گرفتیهمیشه به مسافرت و شادیمرسی که به ما سر زدیمهتاب خوشگلمو ببوس
مامان مریم
پاسخ
سلام.لطف داری عزیزم..ببخش که دیر اومدم امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم..روژینای نازمو ببوس
رضوان
1 بهمن 92 10:59
واااااااااااااااااااااای من فدای مهتاب خوشگلممممممممم ک واقعا دلم براتون تنگ شده بود قربونت برم ک اصلا از اب نترسیدی عکس اخرم خیییییییلی خوشگل و عشقولی بو د بیصبرانه منتظر ادامه ی ماجرا هستیممممم
مامان مریم
پاسخ
خدا نکنه خاله رضوان عزززززیزم منم خیلی دلم برای شما تنگ شده باید یکی یکی به خونه هاتون سر بزنم... چشات خوشگل و عشقولی میبینه عزیزم حتما در اولین فرصت
میم مثه محیا
1 بهمن 92 13:13
به به ایشالله همیشه ب خوشی و تفریح معلومه حسابی خوش گذشته
مامان مریم
پاسخ
قربونت جای همه ی دوستام خالی
میم مثه محیا
1 بهمن 92 13:14
وقت مناسبی رفتید هواش باید خیلی خوب بوده باشه،آره؟ عکسای کنار دریا خیلی هنری شدن ناز شستت عکاس باشی بازم از دیدن عکست خوشحال شدم مریم جون
مامان مریم
پاسخ
آره عزیزم بهترین موقع برای رفتن به جنوب این فصله..حتما یه بار امتحان کنین البته شما خانوم معلما سختتونه.. قربونت عزیزم چشات قشنگه... ولی من هنوز از دیدن شما خوشحال نشدما
خاله ی آریسا
1 بهمن 92 15:16
همیشه به مسافرت و گردش چه لباس خوشگلیه خب کار دسته و معلومه که گرونه وای دلم دریا خواست چه ساحل زیبا و قشنگی خیلی عااااااااالیه مهتاب جونم
مامان مریم
پاسخ
فدای شما عزیزم.. آریسای خوشگلم خوبه ببوسش برام.. آره خیلی هم ظریف بود..ولی خداییش حیفه واسه لباس .من بودم قابش میگرفتم شما که دریا زیاد میرین عزیزم..یه سفرم برین جنوب دریاش دیدنیه
الهه
1 بهمن 92 21:53
خانوم یه فقره خصوصی هم از ما دارید ها
مامان مریم
پاسخ
قربون دستت عزیزم
مامان رادمهر
2 بهمن 92 8:09
قربون اون لبخندای شیرین عروسک کوچولوم بشم که همیشه به لبشه - همیشه بگردش - چه عکسای قشنگی کلی استفاده کردیم واجب شد حتماً یه سریم به این مناطق بزنیم - کاش از مناظر و جاهای دیدنیش بیشتر عکس میذاشتین
منصوره
2 بهمن 92 8:34
همیشه خوشی باشه عزیزم عکسای دخمل نازتون هم خیلی قشنگن
مامان مریم
پاسخ
ممنونم عزیزم.. چاتون قشنگه..گلسای خوشگلمم ببوس..
حامده(مامان امیرمحمد)
2 بهمن 92 8:47
سلام طلاخانم همیشه به گردش عزیزامیدوارم که مرتب بهت خوش گذشته باشه
مامان مریم
پاسخ
قربون شما...ممنونم برای امیرمحمدجان
mamane lena
2 بهمن 92 8:49
shad bashid hamishe azizam.
مامان مریم
پاسخ
مرسی عزیزم لطف داری برای لنام
مریم مامان دونه برفی
2 بهمن 92 12:56
همیشه به شادی و گرش مامامن خوش تیپ ومهربون. راستی گلم یه سر به وبمون میزنی لطفا . پست ثابتمو ببین و اگه زحمتی نیست یه رای چوچول . ممنون. راستی تونستی بعدش خبر بده وای چقدر خرده فرمایش دارم من. ببخشید.
زهرازری
2 بهمن 92 13:00
سلااااااااااااااااااااااااااااااام جوجوووووووووو چنگده خوشتیپ باباااااااا بدو بیا بغلم واااااااااااای دلم لک زد واسه ساحل شفاف و بسیار لایک جنوب مث بهشت میمونه . خوش بحال اونجایی ها. نه؟؟؟؟ خیلی خوشحال شدم که برگشتی عسیسم دلم واست خعلی تنگیده بود دوست دالم هزارتا
مامان مریم
پاسخ
سلاااااام عمه زریب ! مهربونم... ای بابا چشات خوش تیپه بغلو اومدم واقعا منم الان دلم تنگ شده دوباره براش... همینطوره با وجود اونهمه آرامشش... ما هم دلمون براتون اینجوری شده بود (.)
vKs0yq3DaoZtekAbU6AnkkyliVLl6BqYxGcCczwmBxM.
3 بهمن 92 1:25
؟ = 3 + 1 در حل این مساله می توانید به من کمک کنید؟
مامان مریم
پاسخ
چشم عمو ولی ریاضیمون تعریفی نداره ها
عاطفه
3 بهمن 92 12:58
بعضی ها رفته بودن سفر ما راحت بودیما از شر اون زبون سبزشون سوغاتی موغاتی هم که انگار رسم ندارن بیارن ! حالا اون هیچی ! حدااقل وقتی میان با روی خوش بیان ! نه با یه کتیبه فحش و دعوا با یه آدم ناز و ملوس و دوست داشتنی مثل من ! به خدا دوست هم دوستای قدیم مهتاب جونیم مثل همیشه ناز ناز ناز بودی درست برعکس مامانت
مامان مریم
پاسخ
یعنی اون ناز و ملوس و دوس داشتنی کلا فکمو قفل کرد
مائده(ني ني بوس)
4 بهمن 92 13:52
معلومه كه خيلي خوش گذشته به اين دخملي نانازي
مامان مریم
پاسخ
جای دوستان خالی...بوس برای سارینا
مامی آرشیدا
4 بهمن 92 23:47
به به چه مهتاب نازوقشنگیهمیشه درسفرباشیدوخوشی وگردش وخریدخیلی خیلی عکسای قشنگی بودن مامان مریم من عاشق جنوب ایرانمایام به کام همراه فرشته زندگیتون...
مامان مریم
پاسخ
ممنونم لی لی جونم...ولی خداییش سفر خوبه که خرید توش نباشه..میدونی که ما خانوما چقدر بهش آلرژی داریم..تا یه هفته بعد سفر هنوز تو خوابم درحال خرید بودم..!باید سفر تفریحیو از خرید تفکیک کرد جنوبم واقعا زیبا و خواستنیه..همینطور به کام شما و پرنسس زیباتون
عمو مسنن
5 بهمن 92 8:09
همیشه به نام خدا خدا رو شکر خداروشکر که توی این جزیزه ی دنیا واسه ما گمشدگان این همه لذت و نعمت رو آفریده تا ما لذت ببریم... مادر بزرگ ها ، پدر و مادر ما ها رو آوردن و رفتند ، پدر و مادرها ما رو آوردن و انشاالله بعد از 120 سال زندگی سالم و با برکت ما رو میزارن و میرن و ما هم بچه ها مون رو میارین ، بزرگشون میکنیم و ... اما فقط یه چیزی باقی می مونه از بین همه ماها ، و اونم {خاطره های شیرین } هستش . وقتی مهتاب بزرگ بشه و ببینه بابا و مامانش چه خاطرات قشنگی رو براش ثبت کردن ، افتخار خواهد کرد به پدر و مادرش. و ما و همه پدر مادرها و کلا همه مون تا می تونیم باید برای هم خاطرات قشنگ ثبت کنیم. مهتاب جون از خدا میخوام برات همیشه خاطرات قشنگ رو مسافرتهای شاد و به یادماندنی رو سلامتی رو ------------- خیلی قشنگ بود عکساتون اما نمی دونم چرا از بوسه ی محمد حسین از مهتاب بیشتر خوشم اومد. به دست چپ و نگاه رو به بالای مهتاب که دقت میکنم..... ولش ... مهتاب بزرگ شه شاید ... و اما در آخر کلام مامان مهتاب ! برامون سوغاتی چی آوردی ؟! ما اومدیم خونه تون ، سوغاتی ما رو آماده کنید که دلم لک زده واسه سوغاتی
مامان مریم
پاسخ
رسم دنیا همینه همیشه فک میکنیم دنیا فقط واسه مایه که میچرخه اما یه روزیم میچرخه در حالیکه نتیجه هامون ازمون یاد میکنن..و چه خوبه که این یادها نیکو باشه... من عاشق سفرم حیف که کشور ما و وضع اقتصادیه الان خیلی بهمون اجازه نمیده امیدوارم شرایط بهتر شه... شما کلا به عکسای مورد دار بشترعلاقه دارین..ولی خوب خودمم اون عکسو خیلی دوس دارم.. سوغاتیم تشریف بیارین تقدیم میکنیم... بازم ممنون از کامنتای دلنشینتون...
زهرازری
5 بهمن 92 10:51
در مدح پدرم آپم عزیزم بدو بیا
مامان مریم
پاسخ
آخی قربونت برم من اومدم
مامان ابولفضل
5 بهمن 92 12:54
سلام...چه عكساي خوشگلي...وچه دخمل خوشگل و خوردني... ايشالله هميشه به سفر و شادي.. به ما هم سر بزنيد...
مامان مریم
پاسخ
ممنونم لطف دارین...سرزدیم اماوبلاگتون بازنشد...برای ابوالفضل کوچولو
منصوره
6 بهمن 92 14:42
سلام...... همیشه به سفر انشالله کاش از اون صحنه !!!! هم عکس میذاشتی!
مامان مریم
پاسخ
منصوره جان اینجا خانواده رد میشه صحنه چیه ؟! خدا مرگم ؟!
عمو مسنن
6 بهمن 92 16:50
جدی ؟!!! چشم الان میام وجدانا سر کار نذاری ما رو سوغاتی رو هم باید بدین ببرم وگرنه قبول نیست اگه قبوله بیام
مامان مریم
پاسخ
نه بابا چه سرکاری.. حالا شما بیاین... مهم بردن حالا چه تو دست باشه چه تو شکم
مامان رادمهر
7 بهمن 92 1:55
سلام عزیز این آدرس رو که میدم مال وب دادشمه که پوشاک بچگانه داره یه سر بزن ممنون میشم.http://shaparakshop.blogfa.com/
مامان مریم
پاسخ
مرسی عزیزم حتما...
مامان روژینا
7 بهمن 92 10:23
پس کجایی مامانی؟ مهتابم چطوره؟ نمی یای پیشمون
مامان مریم
پاسخ
هستیم عزیزم چشم ما مخلص روژینا خانومم هستیم
mamanebaran
7 بهمن 92 15:15
به به همیشه به مسافرتای خوب خوب دلمونم کلی براتون تنگیده بود فدای شکل مادر و دختر نازنین بشم من عجب جای بی نظیری بوده ، خصوصاً ساحل تیسه واقعاَ دیدنی بود قربونِ اون موهای خوشگلت و قربون اون خنده های نازت عزیزم عکس آخر بی نظیر بود الی همیشه از چشم بد دور باشین
مامان مریم
پاسخ
قربونت فاطمه جان ما بیشترتر خدا نکنه مامان خانوم خوشگل خیلی جاتون خالی .. واقعا جنوب کشور یه حال دیگه ای داره حتما باید برین.. چشات خوشگله عزیزم...باران نازمو ببوس
مامان محمدرضا(شازده کوچولو)
7 بهمن 92 23:01
عزییییییییزم همیشه به گردش و تفریح خانمی ان شالله همیشه خوش باشین عکسات هم عالی ما رو هم بردی سفر... مهتاب نازنینم رو از طرف من ببوس
مامان مریم
پاسخ
مرررسی خانوووم خوش سلیقه قدم رنجه کردین... لطف داری عزیزم.. شمام فرمانرواتونو ببوس
الهه
8 بهمن 92 1:21
خانوم اجازه؟ قسمت دومش کی در میاد پس؟!
مامان مریم
پاسخ
خانوم اجازه مهتابم مریضه منم که وقتی اون مریضه رو به موتم... دعا کن زودی خوب شه یه ادامه ی خوشگل میذارم
مامان امیرناز
8 بهمن 92 10:15
سلام عزیزم ایشالا همیشه به شادی و گردش چه هوای عالی دلم تابستون خواست خصوصی داری
مامان مریم
پاسخ
ممنونم سمیه خانوم خوشگل خانوم مرسی بابت رمز خیلی چسبید
مامی مهتا
8 بهمن 92 11:38
همیشه به گردش و تفرح خانوم گل...من چند روز پیش هم اومدم اما نمیدونم چرا هر کاری کردم کامنتم ثبت نشد .... الهی چه عکسهای نازی از مهتاب جونم انداختی ..... بووووس برای گل مریم و مهتاب نازم
مامان مریم
پاسخ
ممنون فهیمه ی عزیزم..مهتای خوشگلم خوبه؟ قربون محبتت عزیزم..چشات قشنگه ..حسابی دلمون برای شما تنگ شده بود
باران زندگی
8 بهمن 92 13:20
خبری در راه است
مامان مریم
پاسخ
حتما واسه هر پستتون باید ما رو جون به لب کنین
ژاله مامان آیدا
8 بهمن 92 18:30
سلام مریم جون خوبی؟مهتاب جونم چطوره؟ راستش عزیزم اینجور چیزا رو با پست معمولی نمی فرستن اداره پست پیشتاز می فرسته.هزینشم نمیدونم بعد از اینکه پست کردم می تونم قبضشو برات ایمیل کنم
مامان مریم
پاسخ
قربونت ژاله جون ممنونم باشه خیلی هم خوب
دایی حسین
9 بهمن 92 9:04
سلام خیلی خوشحالم که سفر خوبی داشتین. امیدوارم همیشه خوش و خرم و سلامت باشین و سفرهای خوب و خوب تر در اینده باتفاق مهتاب جان و مصطفی جان عزیز داشته باشین. سفر من به قشم هم هفته گذشته خوب بود همراه با جای خالی پسرهای گلم که به خاطر مدرسه نتونستن با من باشن. و صد البته سردرگمی یک روزه با آدرسی که تو داده بودی!!!!و بالاخره خریدم ساپورتی که مطمئن بودم سایزت نیست!
مامان مریم
پاسخ
داداش شرمنده نکن..ساپورت اگه اندازمم نشد نگه میدارم واسه مهتاب فقط بخاطر اینکه برام ارزش داشت اینقدر براش وقت گذاشتین... انشاله یه روزم با حمیدرضا و امیرعلی عزیزم برین و حسابی هم خوش بگذرونین.ولی خودمونیم قشم و خرید بدون بچه خیلی بیشتر خوش میگذره برای شمام سفرهای پی در پی آرزو میکنم
پریسا نجفی
12 بهمن 92 13:06
سلامی دوباره دوست عزیز من هم شما را لینک کردم ممنون از بازدیدتون عزیزم و ببخش که وقتت را گرفتم موفق باشی
مامانی باران
17 بهمن 92 16:03
مریم جان از حضورت خیلی خوشحال شدم و همیشه از تجارب و حرف های قشنگت لذت میبرم ببخشید کمی دیر اومدم برای این کلیدی که منتظرش بودی نازنین... چشمان زیبای شما باید قابل بدونن خونه محقر ما رو ... رمز رو خصوصی گذاشتم عزیزم
مامان مریم
پاسخ
اختیار داری عزیزم..وبلاگ شما پراز عشق و انرژیه و برامون پر از تجربه های یه مادر عاشقه...قربونت برم ممنون بابت کلید بسی منتظرش بودیم..
مامانی باران
17 بهمن 92 16:04
راستی عزیزم سفر بخیر ... انشاءالله همیشه به سفر و شادی باشین و عکس ها فوق العاده زیبا شدند مخصوصا عکس مادر و دختری همیشه شاد و سلامت و پر خنده باشید
مامان مریم
پاسخ
مرسی مرضیه ی عزیزم...چشاتون زیباست..برای شمام یه دنیا شادی آرزو میکنیم
دایی رضا
20 بهمن 92 7:48
سلام خواهر جونم سفر بخیر مهتاب جون بهتر شد .چه عکسای قشنگی از دم بیده گرفتی معلومه خیلی بش خوش میگذشته . انشائ ا.. خوب خوش باشید. دم بریده رو ببوس . دایی رضا
مامان مریم
پاسخ
سلام داداش عزیزم.. مهتاب خوب شد خدارو شکر ممنون از احوالپرسیت..جاتون حسابی خالی بود..امیدوارم یه سفر با شما و مائده جون بریم...برای خوشگل عمه
سارا مامانی شیدا
20 بهمن 92 9:59
واااااااااااااااااااااااااااااااای چه عکسای خوشگلیشنیده بودم اطراف چابهار خیلی قشنگه ولی فکر نمیکردم اینقدر خوشگل باشه خوش به حالتون در حالی که ما اینجا داشتیم یخ میزدیم چه هوایی داشته اونجا امیدوارم همیشه به سفر و گردش باشید و همیشه همینقدر بهتون خوش بگذرهمنتظر بقیه ماجرا هستیم
مامان مریم
پاسخ
مررسی سارای عزیزم..خیلی خوش اومدین ..خانوم با سلیقه حسابی درگیر تولد خوشگل خانوم بودن همینطوره حیف که مسئولین کاری نمیکنن وگرنه خیلی از امثال دبی خوشگلتر میشد..هوا هم عالی بود جاتون خالی...میبوسمتون هزارتا
سعید
21 بهمن 92 13:04
حتما توی سفر به مهتاب خوش گذشته باشه
مامان مریم
پاسخ
جای تو خالی سعید جوونم
مامان آتنا
28 بهمن 92 8:48
همیشه به سفر، عکسای خیلی قشنگی گذاشته بودی ، توضیحات هم کامل و جالب بود. بچه ها تو سفر خیلی چیزا یاد میگیرن، بوووووس
مامان مریم
پاسخ
فدای شما عزیزم...همینطوره ما آدم بزرگام یاد میگیریم
سمانه
28 بهمن 92 18:55
دنبال چابهار میگشتم اومدم اینجا دیدم ننویسم نمیشه خیییلی خوشگلی اول خودت بعد دختر ماشالله هزار ماشالله
مامان مریم
پاسخ
وای مرسی عزیزم شرمنده کردین..حیف که لینکتون مشکل داشت نتونستم بیام خدمتتون
باران زندگی
29 بهمن 92 14:37
16 روز؟؟؟ ترکوندید بابا
مامان مریم
پاسخ
جبران پارسال بود..