زمستون ...تن عریون باغچه چون بیابون...
زمستونم اومد...پاییز قشنگ منم خداحافظی کرد و رفت...توی یه شب قشنگ و مهربون که بهونه ی دور هم جمع شدنمونه...شهر کوچیک ما اما هنوز رنگ و بوی زمستون نگرفته ،امسال خبری از برف و بارون نیست!
یاد بچه گیا و زمستوناش بخیر،کل ماههای زمستون کوچه ها برف و یخ داشت،صبحا که بیدار میشدیم و از پنجره حیاطو میدیدیم که یکدست سفید بود شادیمون وصف نشدنی بود،هم بخاطر تعطیلیه مدارس هم بخاطر برف بازیو درست کردن آدم برفی !بعدش خوردن لبوها و شلغم داغ مامان پز که روی بخاریه خونه عطرش آدمو مست میکرد..! با دماغای سرخ و یخزده و دستایی که حتی توی دستکشم کبود شده بودن !سرماخوردگیا و سوپ و شورباهای داغ مامان زیر لحاف گرم کرسی!..
اما حالا برف شده آرزوی ما و بچه هامون ..زندگی رسم عجیبی داره! مهتاب عزیزم خیلی غمگین میشم وقتی فکر میکنم تو خاطره ای از زمستونای بچه گیت نداشته باشی که برای دخترت تعریف کنی..!احساس میکنم نسل به نسل خاطره ها داره کمرنگ تر میشه...!هرچند هنوز 30 ماهه ای و راه درازی داری برای داشتن یک عالمه خاطره های رنگی!
ولی عزیزم زندگی هنوزم زیباست ! شاید یه چیزایی رو کم داشته باشه ولی همیشه و همه جا زیباییهایی هست برای دیدن و لمس کردن! خاطره های خوبی هست برای رقم خوردن! دلم میخواد چشمات جور دیگه ای زندگی رو ببینه...و همیشه بدنبال شادیها و زیباییها باشه ...پس زمستون بدون برفم قشنگه بخاطر اونایی که برف براشون بجای شادی غم میاره!
زمستون برای تو قشنگه پشت شیشه ....
عزیز دلم 12 دیماه دو و نیم ساله میشی و چون نیستیم که برات پست بذارم همینجا برات یه عالمه آرزوی خوب میکنم...عشق کوچولوی 30 ماهه ی من...
یه چندتا عکسم میذارم برای بی عکس نبودن این پست...
یلدای امسال ، هندونه ی کوچولوت و البته میزی که هیچوقت تکمیل نشد از دست شما !
بدون شرح !
امسال یلدا مامان بزرگ و بابا بزرگ و مامانی بزرگ و بابایی بزرگ ! و خاله جون خونه ی ما بودن..و آخر شب بابایی بزرگ برای همه مون فال حافظ گرفتن...اینم از فال شما که از همه ی فالها سخت تر بود !
اینم از آزادیهای که خاله جون به شما میدن و نتیجه اش !
خدای من چه جوری میشه عشق موبایلو کارتونو از شما کوچولوها دور کرد! چند وقتیه تو خونه اینقدر باب اسفنجی دیدیم که مثل پاتریک حرف میزنیم کلا ! جدیدا هم پیله کردی که برات عروسک پلانگتون رو بخریم !!
اینم اتاقی که با نظم و ترتیب بیگانه است [نیشخند]