نفس ما مهتابنفس ما مهتاب، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما مهتاب

زمستون ...تن عریون باغچه چون بیابون...

1392/10/6 13:00
نویسنده : مامان مریم
1,026 بازدید
اشتراک گذاری

زمستونم اومد...پاییز قشنگ منم خداحافظی کرد و رفت...توی یه شب قشنگ و مهربون که بهونه ی دور هم جمع شدنمونه...شهر کوچیک ما اما هنوز رنگ و بوی زمستون نگرفته ،امسال خبری از برف و بارون نیست!

یاد بچه گیا و زمستوناش بخیر،کل ماههای زمستون کوچه ها برف و یخ داشت،صبحا که بیدار میشدیم و از پنجره حیاطو میدیدیم که یکدست سفید بود شادیمون وصف نشدنی بود،هم بخاطر تعطیلیه مدارس هم بخاطر برف بازیو درست کردن آدم برفی !بعدش خوردن لبوها و شلغم داغ مامان پز که روی بخاریه خونه عطرش آدمو مست میکرد..! با دماغای سرخ و یخزده و دستایی که حتی توی دستکشم کبود شده بودن !سرماخوردگیا و سوپ و شورباهای داغ مامان زیر لحاف گرم کرسی!..

اما حالا برف شده آرزوی ما و بچه هامون ..زندگی رسم عجیبی داره! مهتاب عزیزم خیلی غمگین میشم وقتی فکر میکنم تو خاطره ای از زمستونای بچه گیت نداشته باشی که برای دخترت تعریف کنی..!احساس میکنم نسل به نسل خاطره ها داره کمرنگ تر میشه...!هرچند هنوز 30 ماهه ای و راه درازی داری برای داشتن یک عالمه خاطره های رنگی!

 ولی عزیزم زندگی هنوزم زیباست ! شاید یه چیزایی رو کم داشته باشه ولی همیشه و همه جا زیباییهایی هست برای دیدن و لمس کردن! خاطره های خوبی هست برای رقم خوردن! دلم میخواد چشمات جور دیگه ای زندگی رو ببینه...و همیشه بدنبال شادیها و زیباییها باشه ...پس زمستون بدون برفم قشنگه بخاطر اونایی که برف براشون بجای شادی غم میاره!

زمستون برای تو قشنگه پشت شیشه ....

 

عزیز دلم 12 دیماه دو و نیم ساله میشی و چون نیستیم که برات پست بذارم همینجا برات یه عالمه آرزوی خوب میکنم...عشق کوچولوی 30 ماهه ی من...

یه چندتا عکسم میذارم برای بی عکس نبودن این پست...

یلدای امسال ، هندونه ی کوچولوت و البته میزی که هیچوقت تکمیل نشد از دست شما !

بدون شرح !

امسال یلدا مامان بزرگ و بابا بزرگ و مامانی بزرگ و بابایی بزرگ ! و خاله جون خونه ی ما بودن..و آخر شب بابایی بزرگ برای همه مون فال حافظ گرفتن...اینم از فال شما که از همه ی فالها سخت تر بود !

اینم از آزادیهای که خاله جون به شما میدن و نتیجه اش !

خدای من چه جوری میشه عشق موبایلو کارتونو از شما کوچولوها دور کرد! چند وقتیه تو خونه اینقدر باب اسفنجی دیدیم که مثل پاتریک حرف میزنیم کلا ! جدیدا هم پیله کردی که برات عروسک پلانگتون رو بخریم !! 

اینم اتاقی که با نظم و ترتیب بیگانه است  [نیشخند]

 

 

پسندها (2)

نظرات (44)

عمو مسنن
6 دی 92 13:59
برم بخونم میام
مامان مریم
پاسخ
منتظریم
عمه زری
6 دی 92 14:36
آری! زمستان امسال را شهر ما بی خبر است انگار...! اما این گونه نبوده ست و این نیز نخواهد ماند مریم جون. شاید امسال برف نیاد اما قرارا نیست که تو بچگی مهتاب هیچوقت نیاد. امسال نشه سال دیگه حتما میشه... و اینکه زمونه و تکنولوژی و علم و ... با سرعتی نیتروژنی در حال پیشرفته. اگه نسل مهتاب چیزایی رو که ما تجربه کردیم رو تجربه نمی کنن؛ اما به جاش خیـــــــــــلی چیزای دیگه رو تجربه خواهند کرد که ما حتی تو خوابمونم نمی بینیم. نمونه ش همون موبایلی که مهتاب تو ۲/۵ سالگی تو دستشه و تازه یه عکس باکیفیت هم ازون حالتش داره و ما در حداقل ۲۰ سالگی تجربه ش کردیم. یعنی اینا اندازه ی اقلأ ۲۰ سال از ما جلوترن! پس نگران خاطراتش نباش عزیزم اون از تمام لحظاتش عکس و فیلم داره و ما فقط از "بعضی" خاطراتمون یک رویا توی ذهنمون!!!
مامان مریم
پاسخ
میبینی زری جوون اینجوری نبودا امسال اینجوریه آره زری جوون قبول دارم تکنولوژی هست ،امکانات هست ، ولی خاطره یه چیز دیگه اس...قبول داری ما اگه چندتا عکس انگشت شمار از بچه گیامون داریم همونا برامون خیلی عزیزترن تا اونهمه dvd که الان از بچه هامون عکس داریمو حتی بعید میدونم نگاش کنن!! من خودم هرچی عکس از قدیما دارم همه دور همن..عموها ،داییها...بچه هاشون ! ولی عکسای مهتاب همش خودشه و اسباب بازیاش و فوقش مامان و باباش! من دلم اون بازیا رو میخواد با بچه های فامیلو همسایه توی کوچه ! نه بازی با تبلتو و موبایل ! اینم واسه خود خودت
عمه زری
6 دی 92 14:39
راستی عکساشم خیلی ناز بودن من از همین طرح قدیمیه و اونایی که موهاشو خرگوشی بسته خوشم اومد میگم باز خوبه شما همین یه شب چله ای داشتین حالا میزتون تکمیل نبود که نبود؛ ما همونم نداشتیم همش درس خوندیم چون جفتمون امتحان داشتیم
مامان مریم
پاسخ
قربون دوست درس خونم بشم من..اشکال نداره خوب عوضش 20 میگیری جبران میشه.. نگرانم نباش سال دیگه میایم خونتون تا از تنهایی دربیاین
ژاله مامان آیدا
6 دی 92 16:27
سلام مریم جون چه متن قشنگی نوشتی واقعا آفرین. حالا قیمتایی که خواستی: حلقه اسم: کد3: 45000تومن - قطر حلقه حدود 30 سانت کد9 :35000 کد 27 :25000 حدود 30 سانت کد 34 :40000 کد35 :45000 مریم جون کد 2 رو دوست نداشتی؟ عروسک انگشتی تو سایتم مدل دارم اونارو دیدی؟ این مدل باب اسفنجی هم قشنگه اگه بخوای برات درست می کنم هر عروسک 2000 تومن اگه مدل از جای دیگه هم داری برام بزار تابلو: کد4: 20000تومن بدون قاب کد5: 25000 عزیزم این موبایلمه اگه قطعی شد بهم اس ام اس بده09122022571 روی ما مهتاب رو می بوسم قربونت ژاله مامان آیدا
مامان مریم
پاسخ
مرسی عزیزم حتما بهت خبر میدم
متین
6 دی 92 18:52
سلام مریم جون یلداتون مبارک ببخشید یه کم دیر شد ایشالا همیشه یلدا هاتون پر از شادی و خاطره های خوب و شاد باشه عکساشم مثل همیشه خوشکلا مثل عروسکاس ببوسش
مامان مریم
پاسخ
قربونت برم متین عزیزم.. فقط نگرانت بودم عزیزم یلدای شمام همینطور .. چشات خوشگله عزیزم...بوس برای شما و فربد خوش تیپم
متین
6 دی 92 18:53
ببخش دیر جواب کامنتتو دادم یه چند روزی پسر ظلا مریض بود
مامان مریم
پاسخ
فدای فربدم بشم..بهتره عزیزیم ؟
نرگس
6 دی 92 19:28
مهتاب جونم انشاله روزهای زمستونی گرم گرم باشه عزیزکم چه هندونه کوچولویی ......ای جونم چه عکسهای نازی هم داره دختر خوشگلمون....30 ماهگیت مبارک
مامان مریم
پاسخ
ممنون خاله نرگس جوونم... آره از تابستون واسه یلداش گذاشته بودم کنار ...اتفاقا از هندونه ی خودمون خیلی شیرینتر بود..! چشاتون ناز میبینه عزیزم..
مامی مهتا
6 دی 92 20:12
سخن از حرف دل ما میزنی ...جالبه امروز با همسری در مورد همین قضیه صحبت میکردیم که مهتا برای بچه اش از زمستونهای زمان خودش چی تعریف میکنه ؟ جز وارونگی دما و آلودگی چیزی هست ؟؟؟؟؟ ایشالله یلداهای زیادی رو دور هم جشن بگیرید
مامان مریم
پاسخ
چه جالب ..تله پاتی شده فهمیه جان ..خدا رو شکر ما این یه قلم وارونگی رو تو شهرمون نداریم ...خدا خودش یه فکری واسه این تهران قشنگ ما بکنه..از مسئولین که هیچ امیدی نیست !! همینطور شما درکنار خونواده ی عزیز و دوس داشتنیتون
عمو مسنن
6 دی 92 22:17
همیشه به نام خدا به نام خدایی که به یاد ما هیچ نیازی نداره سلام مهتاب جون عکسات خیلی قشنگ و نازن بخصوص اون عکس اولی که با تم قدیمی گرفته شده ! آدم خیال میکنه مال 100 سال پیشه! آفرین به مامانت با این عکسای قشنگ ! البته معلوم نیست !پس آفرین به عکاس! آره واقعا: ما قدیما با همینا زمستونو سر میکردیم ... با رفتن زیر کرسی مادر بزرگ ... وای چه حالی میداد زیر کرسی با پاهامون به هم دیگه میزدیم و گردن بقیه مینداختیم... ای بابا ... به نظر من قشنگی شب یلدا هم همون موقع زیاد بود. تخم های خربزه رو شور میکردیم و اولش با دقت میخوردیم ولی وقتی حوصله مون سر می رفت تند تند میشکستیم و بی دقت و گاهی اوقات دیگه از فرط خسته شدن اونها می جوییدیم قشنگ بود. می رفتیم بیرون و برف بازی میکردیم و وقتی سردمون میشد روی کرسی می نشستیم ! یادش بخیر
مامان مریم
پاسخ
به به عمو مسنن دلمون برای کامنتا و به نام خدا تون تنگ شده بود...خوش اومدین.. عکس کار خودمه جوون زری جون ما که ازون شیطونیا نمیکردیم که ..از همون اولش دختر خوب و مودبی بودم!زیر کرسی ام دست به سینه مینشستم.. همینطوره ..ما قدیمیا !! میدونیم که اونوقتا لطف همه چی بیشتر بود...دور هم جمع شدنام پاک و بی دغدغه بود..بازیای بچه گونه با کمترین امکانات ..ولی حالا بچه ها با یه اتاق پر اسباب بازیم سرگرم نمیشن! واقعا یادش بخیر... یاد باد آن روزگاران یاد باد...
منصوره
7 دی 92 8:38
salam azizam.gorbone on sheklaket
مامان مریم
پاسخ
دهن کجی به مامانه که نمیذاره به وسایلش دست بزنم
مامان لنا
7 دی 92 8:41
مریم جونم خیلی قشنگ نوشتی... ولی ما اونقدر برف و یخ و سرما داریم که نگو... مهتاب جونم 2 سال و 6 ماهگیت مبارک گلم. همیشه شاد شاد شاد باشید چه با برف و چه بی برف....
مامان مریم
پاسخ
قربونت برم الناز عزیزم... خوشبحال شما و لنا جون...ما که هنوز تو حسرتشیم..سرما هستا تا دلت بخواد ولی برف نه... منون شما هم همیشه شاد باشین
ژاله مامان آیدا
7 دی 92 12:00
سلام مریم جون مراحمی آره عزیزم می تونم درست کنم قیمتشم حدود 45000 میشه.تابلو کدوم کدو می خوای؟ عروسک انگشتی کد4 هر کدوم 2500 عزیزم سفارشت قطعی شد خبرم کن قربونت ژاله
مامان مریم
پاسخ
مرسی از اینهمه وقت و انرژی زاله ی عزیزم
مامان موژان جون
7 دی 92 13:50
الهی ببین این عکس اولی خیلی قشنگ شده ماشالله مامان مریم یه پا عکاسیا خبر نداری افرین به به الهی قربون دخملی برم من چه ناناز شده با اون موهاش فداش
مامان مریم
پاسخ
ممنون که اینقدر بهم انرژی میدی عزیزم..اولا که چشات قشنگه دوما کار نرم افزاره موژان خوشگل و مو قشنگمو ببوس
باران زندگی
7 دی 92 15:39
مهتاب خوشگله، یلدا مبارک
مامان مریم
پاسخ
مرسی چشاتون قشنگ میبینه... برای باران خوشگلم
باران زندگی
7 دی 92 15:40
توی این سوز و سرمای زمستونی، کانون زندگیتون گرمه گرم باشه
مامان مریم
پاسخ
ممنون و همینطور کانون زندگیه همه دوستان...
sima
8 دی 92 8:07
سلام مریم جون مثل همیشه نوشته ات حرف داره ... خیلی از خوندنش لذت بردم .... من وقتی از خونه میرم بیرون هلیا میره یه نایلون فریزر میاره میگه اگه جایی برف بود برام بیار ، خدا کنه یه برف درست و درمون بیاد بچه هامون هم لذت ببرن.
مامان مریم
پاسخ
الهی قربون اون کارای بامزش بشم من...خداکنه بخاطر دل این فرشته های کوچولو برف بیادقربونت برم سیمای عزیزم
ژاله مامان آیدا
8 دی 92 10:27
سلام مریم جون نگفتی کدوم تابلو رو می خوای
مامان مریم
پاسخ
اومدم وبت عزیزم..
ژاله مامان آیدا
8 دی 92 16:01
سلام مریم جونم قابش رو باید قیمت کنم زود زود خبر می دم عروسکای باب اسفنجی رو هم شروع می کنم.
دایی حسین
9 دی 92 13:24
سلام خیلی قشنگ بود و خاطره انگیز! یادش بخیر روزهای خوب قدیم روزهای صمیمی و گرم. روزهای صداقت و صفا. روزهای مهربونی و عشق. و تو یادت نیست روزی که من با عجله در دقیقه 90 هول هولی برای امتحان درس می خواندم و تو با دقت تمام صفحه کتابمو وجب می کردی! و با دستهای کوچک تو 5 وجب بود که هی تکرار می شد و من نه روی خنده و نه تاب تحمل! و نتیجه تحقیقت نمی دانم چه بود ولی برای من چند صفحه کمتر خوندنو.....! هنوز هم مریم کوچلوی منی! به شیرینی مهتاب امروزت! همیشه شاد باشی و خوشبختو عاقبت بخیر....
مامان مریم
پاسخ
داداش عزیزم نمیدونی وقتی کامنتتو دیدم چشام پر اشک شد..واقعا یاد قدیما بخیر ..این خاطره رو یادم نیست ولی وقتی دانشجو بودیو ما همیشه چشم انتظار اومدنت بودیم چون همیشه برامون یه عالمه سوغاتی داشتیو اونقدر با حوصله برامون شاهنامه میخوندی که با همه ی بچگی و شیطونی ساعتها از شنیدنش سیر نمیشدیم... داداش خیلی دلم برای اون روزا تنگه...خیلی حیف که قابل تکرار نیست... ببخش که از خصوصی درش آوردم ... توام برام هنوز همونقدر عزیزی داداش.... اشکمو درآوردی
الهه
10 دی 92 23:31
سلام و صد سلام به بهترین مامان مریم و مهتاب قشنگش وای چه خوب آپدیت کردین ها! وای خدا! خودش رو! هندونه اش رو! اون عکس دهن کجیش که رسما من رو خل خودش کرد! واقعا میخوام بدونم چطوری طاقت میارین قورتش نمیدین؟! نوشته تون مثل همیشه خیلی دلچسب و زیبا بود و عکسها هم فوق عالی. در مورد زمستون و برق هم چی بگم؟ اتفاقا من و آقای همسر هم چند روزیه مشغول همین آه و حسرت ها هستیم. انشالله همیشه با دوستان و عزیزانتون محفل صفا و دوستی داشته باشید و خوش باشید. 30 ماهگی خانوم خوشگلمم مبارکها باشه! عزیزم حسابی خانوم میشه دیگه. بعدشم میشه بفرمایید ما نیستیم یعنی چی؟! یعنی روز 12 دیماه به سلامتی و خیر و خوشی قراره کجا تشریف داشته باشید؟ یا بهتره بگم چند وقت نیستید؟ خوب دلمون تنگ میشه چی کار کنیم خوب
مامان مریم
پاسخ
قربونت برم عزیزم..چشممون به کامنتت روشن شد..الان اومدیم سفر ومنم دارم با موبایل جواب میدم تاسی ام سفریم و به امید خدا با سفرنامه برمی گردیم ]
رضوان
10 دی 92 23:41
خیلی لذت بردمممممممممم ... بابت کامنتی ام ک واسم گذاشتین واقعا ممنونم کلللللللللللی ارومم کرد آ(ینده خودش میاد ... سرنوشت همون چیزیه ک بهش ایمان داری ... )
ژاله مامان آیدا
11 دی 92 22:50
مریم جون عروسک انگشتیا درست شده عکسشونو می زارم تو سایت تابلو رو انشااله بزودی درست می کنم
مائده(ني ني بوس)
11 دی 92 23:58
چه عكس قشنگيه اين
مونا
12 دی 92 0:17
سلام دوست عزیزم با نظرات زیباتون از طریق وبلاگ دوستان آشنا شدم و کنجکاو شدم و به وبلاگتون سر زدم و کلی لذت بردم از نوشته های زیبا و صد البته از دیدن روی ماهه دخملک نازنینتون. امیدوارم خداوند بزرگ این عسلک رو براتون حفظ کنه و روزهای شاد و قشنگی در کنارش داشته باشید. اگه دوست داشتید به ما هم سر بزنید و در صورت تمایل تبادل لینک انجام بدیم.
الهه
13 دی 92 2:01
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست iهر کجا هست خدایا به سلامت دارش خوش بگذره صحیح و سالم برگردید اگر تهران هم میایید بهم خبر بدید ها
مامان مریم
پاسخ
قربونت برم عزیزم نه الهه جان ما جنوبیم خیلی دوست داشتم ببینمت
مامان امیرناز
13 دی 92 23:38
وایییییییییییییییی کلی نوشتم پرید سلام عشقم لذت بردم از حرفات واقعا یاد اون روزهای پراز خاطره بخیر منم دلم برف میخواد دوستتون دارم عکسا مثل همیشه عالی بود
ژاله مامان آیدا
14 دی 92 12:19
سلام مریم جون عکس عروسک انگشتیا رو تو سایت کادونمدی دیدی؟ عزیزم تابلو رو شروع کنم؟
مامان مریم
پاسخ
آره عزیزم خیلی خوشگل بودن قیمت قابشو نگفتی عزیزم ?
خاله ی آریسا
14 دی 92 14:09
واقعاً داریم حسرت برف و بارون و میخوریم ای جاااااانم چهارمین عکست خیلی خوردنیـــــــــــــــــــــــه کاش میچلوندمت
زهرازری
17 دی 92 23:47
سلام ماری جون سفرت خوش عسیسم میدونی مشکل شهرمون چی بود که توش خبری از برف نبود؟ مشکلش تو بودی!!! تا رفتی اومد! دیشب یه برف جانانه اومد که همه جارو سفیدپوش کرد ولی حیف که تو نیستی! وقتی هم بیای مطمئنم برفا میرن پس زودتر بیا چون من اصلا این وضعیتو دوس ندارم سردی هوا کم بود ، حالا خیابونا هم سُر و خطرناک شدن! [س بز] تو هم که نیستی. من دلمو به چیِ اینجا خوش کنم آخه ؟؟؟ بیا دیگه دلم واست اینقد شده: "." خیلی میخواتم
مامان مریم
پاسخ
خیلی نامردی .همتون نامردین ! همه همینو میگن عوضش اینجا هوا بهاریه عالی دیشبم یه بارونی اومد عجیب ! دلمم اصلن برات تنگ نشده[ دروغگو ] اینقدم منه غریبو دق نده پا میشم میاما مویوم موخوامت جیگر
زهرازری
17 دی 92 23:57
یا رب سببی ساز که مریم(!) به سلامت بازآید و برهاندم از بند ملامت خاک ره آن یار سفرکرده بیارید تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت بسلامت برگردی عزیزم
مامان مریم
پاسخ
آقا چشم سوغاتی میارم اینقد پاچه خواری نکن جیگر
مامان رادمهر
18 دی 92 13:22
ای سبزترین خاطره در باغ وجودم دیشب به حضورت غزلی ناب سرودم گفتند که چه داری از این هستی دنیا ؟ گفتم که رفیقی هست همه بود و نبودم مریم جون یه وقت فکر نکنی بی معرفتم و فراموشتون کردم به خدا همش به فکرتونم دلمم براتون تنگ شده این روزا رادمهر نمیزاره به هیچ کاری برسم حتی مهلت نمیده از کنارش جم بخورم عکسای جیگرم که حرف نداره مثل همیشه خوردنی و لپ کشونیه از طرف من اون لپاشو بکش عزیز
میم مثه محیا
18 دی 92 16:02
نااازی عسل خاله دقت کردی عشق مشترک همه ی بچه ها موبایله
زهرازری
18 دی 92 18:42
زهر مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــار..... خوشم میاد تیزی هااااا! ایول که زود مطلبو گرفتی
الهه
19 دی 92 2:55
تو را من چشم در راهم... هر جا هستید شاد و سلامت باشید و خیلی خیلی خوش بگذره.
مامان ندا
19 دی 92 15:31
سلام دوست خوبم مثل همیشه ریبا نوشتی دخملی هم ماشالا هزار مشالا روز به روز زیباتر چه موهای دوگوشی زیبایی
مامی یلدا و سروش
19 دی 92 16:49
پروردگارا آرامش را همچون دانه های برف آرام و بیصدا به سرزمین قلب کسانیکه برایم عزیزند بباران
مامی مهتا
21 دی 92 9:49
کجایی مریم بانو ؟؟؟
مهشید مامان مهتا
22 دی 92 12:47
با سلام طراحی تقویم و کارت تبریک سال 1393 با عکس کودک شما با نازلترین قیمت که در هیج کجا پیدا نمیکنید تقویم تک برگ:2500 کارت تبریک:2000 همچنین ساخت کلیپ،طراحی قالب وبلاگ، صفحه خوش آمد گویی و دگمه هدایت به بالا با عکس عزیزانتان این فرصت طلایی را از دست ندهید www.mahta139166.niniweblog.com www.mahta91.niniweblog.com
الهه
26 دی 92 1:34
زودتر 30 دی بیاد! شمارش معکوس رو شروع کردم ها! هر جا هستی بسی خوش باشی
مریم مامان شیرین
26 دی 92 10:46
دلم میخواد چشمات جور دیگه ای زندگی رو ببینه... چقد قشنگ مینویسی
الهه
28 دی 92 3:45
بدو بدو بیا که خبرهای خوب منتظرته! مژدگانی ما فراموش نشود! عاطفه برگشته!
مامان رادمهر
28 دی 92 14:36
مریم جون خوبی ؟ خوشگل خانومت خوبه؟دلم براتون یه ذره شده - بخدا همش تو فکرتونم - تازه چند شب پیش خوابتونو دیدم - ترخدا شهر ما اومدین خبر بده ماچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچ
پانی تم
29 دی 92 22:15
( پانی تــــــــــم ) مجری طراحی جشن های کودک ، تلاش میکند تولد فرزند دلبند شما به بهترین و خاص ترین نحو ممکن با حداقل هزینه برگزار شود . خدمات ما شامل طراحی تم های تولد (فقط طراحی) و همچنین آماده سازی وسایل مورد نیاز جشن شما می باشد.(طراحی و آماده سازی) دیگر خدمات ما شامل ...ساخت کلیپ تولد - طراحی تقویم - طراحی انواع کارتهای جشن سیسمونی -شب یلدا - نوروز و ... است. راستی لباس های طرح تم تولد هم در سایت هست میتونید با کلیک بر روی هر عکس مدل لباسها یی که میخواین رو ببینید. همچنین امکان ارسال به کلیه نقاط ایران نیز فراهم میباشد. www.panitem.ir میتونید قیمتهای مارو با سایتهای مشابه مقایسه کنید
الهه
30 دی 92 15:07
زود تند سریع ما پست جدبد میخواهیم
مامان مریم
پاسخ
فقط بخاطر تو...