کی اینقدر بزرگ شدی؟
کی اینقدر بزرگ شدی؟!...سوالی که چند وقتیه با یه دنیا تعجب از خودم میپرسم..وقتی کفشاتو خودت میپوشی و درمیاری..وقتی خودت غذا میخوری..وقتی آهنگا رو زیر لب زمزمه می کنی..وقتی لامپ اتاقا رو خودت روشن می کنی...وقتی تو دستشویی به من میگی درو ببند ...وقتی دوست نداری جلوی بقیه لباساتو دربیارم...و حالا وقتی که در نهایت تعجب ما خودت خواستی که توی اتاق خودت بخوابی...!!
آره از اول هفته خواستی که تنها توی حال بخوابی ..باورش برام سخت بود که نترسی وقتی من کنارت نباشم و چراغا خاموش باشه ولی تو خوابیدی راحت تا صبح ...شب سوم در حالیکه داشتم اتاقتو مرتب میکردم ازم خواستی تختت رو خالی کنم چون میخوای روش بخوابی...بازم باورش سخت بود ..ولی دراز کشیدیو عروسکاتو گذاشتی کنارت رو بالش و ازم خواستی پتو رو بکشم روت..! و گفتی برو اتاقت!! چراغ خوابتو روشن کردم و با تردید رفتم اتاق خودمون...بابا نگران بود گفت میترسه ها،اومد اتاقت و گفت دخترم بیام پیشت بخوابم ؟ و تو :" نه برو اتاقت " !!! خوابم نبرد تا وقتی که اومدمو دیدم خیلی راحت خوابیدی ..فقط نزدیکای صبح صدام کردی با عجله اومدم پیشت ،دستمو گرفتیو زود خوابیدی...دیشب هم به همین منوال توی اتاق خودت تنها خوابیدی...و من چقدر خوشبختم با داشتن دختری به این فهمیدگی...
استقلال لحظه به لحظه ات طعم عجیبی داره ..تلخ و شیرین...اونقدر که دوست داری در آن واحد هم از خوشحالی جیغ بزنی و هم از غصه ، های های گریه کنی.
چند تا عکس هم در ادامه ببینین
اولین شب خوابیدن توی اتاقت...با نور فلش دوربین گرفته شده واسه همین کیفیت نداره...
عشقولانه های پدر دختری...
نفس خسته ی من خوابش گرفته....
شباهت پدر و دختری...!!
کوهنوردی عصر جمعه ...
در حال تماشا کردن خونه ی سنگیه کوچیکی که با هم توی دامنه ی کوه ساختین..عاشقتونم..
بامزه نوشت: وقتی پات میخاره میگی : " پام خار میخوره " !
بامزه نوشت 2: وقتی توی دستشویی میشورمت :" خجالت کشیدم " !
بامزه نوشت 3 : توی یه مستند خرس پاندا نشون میداد میگی " کونفوتار " (پاندای کونگ فوکار )