دعوت به یک مسابقه
امروز از طرف دوست خوبم مامان بهار نازی برای این مسابقه وبلاگی دعوت شدم البته اسمش رو مسابقه نمیشه گذاشت چون همه ی مادرا یه جورایی برنده ان. موضوع مسابقه هدف ما از ساختن وبلاگه:
از طریق یک دوست با نی نی وبلاگ آشنا شدم...محیطی سالم و صمیمی که
امکانات ویژه ای را برای پدران و مادران فراهم میکرد تاروزهای عاشقیشان را
ثبت کنند ...لحظه های قشنگی که با عکسهای پر خاطره کوچولوها و نوشتن
روزانه هایشان جاودانه میشد...زیباترین و ناب ترین عشقها را میشد در لابلای
سطرها و نوشته ها دیددوستیهای پاک و بی آلایشی که در هیچ جای دیگر
نمیشد دید..
من هم به این جمع صمیمی و عاشق پیوستم ...عشقهایمان ،خستگیها و
دلتنگیهای عاشقانه مان را با هم قسمت کردیم..با هم اشک ریختیم و
خندیدیم ..
و هر روز به عشق این خانه ودیدن نظرات دوستانمان با شوق و شور بیشتر به
این دنیای مجازی سر میزنیم ...با خواندن نظرات پر مهرشان و سر زدن به خانه
های پر عشق و صفایشان پر انرژی و دلگرم به دنیای خودمان بر میگردیم و این
روزها، این دوستیها و این عشق را برای فرشته های زمینیمان به یادگار
میگذاریم ..به امید اینکه این عشق توشه ای باشد برای آینده ی پر فراز و
نشیبشان..
این است داستان عشق ما به وبلاگ فرشته مان...
و بالاخره رسم آخر دعوت سه دوست:
لیلا جون مامان آوینای خوشگلم
فهیمه جون مامان مهتای نازم
مرضیه جون مامان پارسای عزیزم