نفس ما مهتابنفس ما مهتاب، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما مهتاب

بهشت...

1391/8/10 16:28
نویسنده : مامان مریم
315 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم اولش میخوام ازت تشکر کنم که دو سه روزه خیلی ماه شدیو موقع اومدن مامان به اداره ناراحتش نمیکنی و با خاله میری "زبوری"(زنبوری ..گهواره ات که شکل زنبوره) رو لاک میزنی..:) ..فدات شم من که اینقد زود گول میخوری...دیشب رفتیم خونه ی سهیلا وسهیل! بچه های دوست بابایی..اونجا کلی با سهیلا بازی کردی و اصلا اذیت نکردی...وقتی اومدیم خونه بابایی داشت پوشکتو عوض میکرد که اخماشو کرد توهم که مثلا دعوات کنه ..شمام که ازین عادتا نداری چشات پر اشک شدو شوع کردی به گریه...بابایی هم بغلت کرد و کلی معذرت خواهی کرد توام داشتی ناز میکردی و در حال گریه میگفتی"گ یه نکن مامان...."!!...الهی من قربون گریه ات بشم..قضیه ی بهشت برمیگرده به خواب امروز صبحم..خواب میدیدم قیامت شده و منم یهو ازت دور افتادم و نتونستم ورت دارم...بعد یهو همه چی کن فیکون شدو جاشو یه رودخونه و یه شهر تمیز و شیک و آراوم وباصفا (نه یه باغ با کلی درخت و حوری) گرفت که به خیال خودم بهشت بود..همه بودن یعنی خونواده ی خودمون...فقط تو نبودی ..من و بابایی هم بغض کرده بودیم...اوضاع که آروم شد اومدیم همونجایی که گمت کرده بودیم و تو توی یه غار پیش یه عروسک خرسی(غریبه بودلبخند..) لالا بودی..فرشته...کلی خوشحال شدیمو کیف کردیم و دیگه تموم شد..البته تو خواب یه برادر بزرگترم!! داشتی به اسم بردیا!!که اون دیگه پیدا نشد...اشکال نداره مهم تو بودی که پیدا شدی...دنیای خوابم عالمی داره ها...خاله زهرا هم برات خواب خفن دیده بود گفت صدقه بدم...

مامان نوشت:امروز کلی با هم نای نای کردیم و خندیدیم..هر آهنگی که تموم میشد میگفتی" نموم شدددد...اکی دیگه"...ماچ

خواهش نوشت:لطفا راجع به قالب جدید نظر بدین...ممنونم

گالری تصاویر سوسا وب تولز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

منصوره
10 آبان 91 16:35
انشالله خیره
خواهشا خواهش نکنید....ما نظرمونو دادییم!


اختیار دارین..مابدون اجازه ی خاله منصوره که کاری نمیکنیم..ممنون خاله جون بابت همراهیات..
دایی آخری
11 آبان 91 22:48
قالب بهتر شده مخصوصاً اینکه راستچین شده


ممنون..خوشم میاد نظرامون یکیه...نیومدیا ما منتظرت بودیم...
دایی آخری
13 آبان 91 13:47
دوس داشتم بیام اما تنبلی کردم مامان بابا رو هم هفته قبلی دیده بودم مزید علت شد


بله دیگه ماهم که برگ چغندریم..
فاطمه
15 آبان 91 7:10
مریم جون من که قالب قبلی رو ندیده بودم که بخوام مقایسه کنم و ببینم بهتره یا نه اما این قالب قشنگه. رنگشم آرامش بخشه.
ادامه بده. نوشته هات به دل میشینه مامانی!


راهنمایی ها و تشویقای شمام بهترین دلگرمی برای منه..