خوشمزه
1دیشب خسته بودی و منم داشتم سریال می دیدم چند بار اومدیو دی دی خواستی و من دس بسرت کردم تا اینکه آخرش در حالی که روی پاهام ولو شده بودی با زاری گفتی" ای کدا از دستت تیکال کنم.."!!!!!
2بالاخره اسم بابا رو یاد گرفتیو خیلی خوشگل می گی" بابا مصطفی"...خداییشم بابایی اسمش سخته برات....
3اگه دست یا پای من یا بابا زخم داشته باشه هر چند خیلی کوچولو باید حتما بوسش کنی..اگه مانعت بشیم میگی" بذال بوسش کنم گیگه.." بعدشم میگی " آآ قرقونت برم.."...قربون دختر مهربونم برم من
4اگه توی تلویزیون کسی در حال گریه باشه مخصوصا یه نی نی همش میری جلو صفحه تلویزیون و دستاتو به حالت قنوت میگیری جلو صفحه و میگی" گگه نکن ...بیا بگلم...اشکال نداله..گگه نکن..." تا وقتی که صحنه عوض بشه...!!!!
5وقتی عروسکاتو میاری بیرون با خودت ،میگیریشون کنار شیشه ماشین که بیرونو ببینن و بهشون میگی" دیدی؟؟ آبو دیدی؟؟؟ ..دیدی که گشنگه(چه قشنگه)!!!"
6غذاتو خودت میخوری وقتی میخوام غذا رو بکشم میگی" مهتابو بلیز"(یعنی اول برای مهتاب بریز)...بعدش که بشقابتو میذارم جلوت میگی"کیلی خوشمزس"!!!
7عاشق ماکارونی وآش بلغوری ...از غذاهای شیرین مخصوصا فسنجون خوشت نمی یاد ...وخودتم خیلی مرتب و مستقل غذاتو میخوری...
8 با هم سرما خورده بودیم و سرفه میکردیم...هر وقت تو سرفه میکردی من قربون صدقه ات میرفتم..پیشت نشسته بودم که سرفه کردم زدی به پشتم و گفتی:"کدا نکنه (خدا نکنه)..."!!!...یه بارم شیر میخوردی که سرفه کردم..بغلم کردیو میگی: "بمیلم الایی"!!!!
9جدیدن پای pmc که میشینی آهنگا رو زیر لب با یه لبخند دلبرانه زمزمه میکنی جالبه که یه تیکه هاشو درستم میخونی...اینقد خوردنی میشی که فقط نگات میکنمو قند تو دلم آب میشه..عاشق آهنگ معینی(مردم) !!!
10تکه کلامت شده "ای بابا" ...اینقدم بامزه و به موقع استفاده اش میکنی!!مثلا میگم مهتاب بسه شیر خوردی دیگه توام میگی:" بذا بخورم دیگه ای بابا"....!!
11وقتی از اداره میام خونه یه 5 دقیقه دیالوگ عشقولانه با هم داریم..بغلت میکنم توام سرمو میگیری تو بغلت ولپاتو میچسبونی به صورتم هر چی من میگم توام تحویلم میدی..."قرقونت بشم من ..کگد تو نفسی...عشک منی...و..."
مامان نوشت:انتخاب آهنگ وبلاگت 2تا دلیل داره:یکی اینکه تو اسمشو گذاشتی "نفسم" ووقتی پخش میشه میگی "نفسم اومد"...ودوم یه خاطره قشنگ که به خاله زری و عمو مسنن تقدیم میشه...
بعدا نوشت:این پستو 5شنبه 29 ام گذاشتم...جمعه عصر وقتی تو خواب ناز بودی وحسابی از بازی توی باغ خسته شده بودی اومدم وبلاگت..اولش فک کردم آمارگیر وبلاگت مشکل داره ولی وقتی اینو دیدم خواستم جیغ بزنم ولی نمیشد آخه خواب بودی...از همه ی بازدیدکننده ها ودوستای عزیز همراهمون بابت این خوشحالی غیرمنتظره تشکر میکنم و روی ماهتونو میبوسم...