اولین برف...
این عکس اولین برخوردت با برفه..بردمت خونه مادربزرگ که تو حیاط برف بازی کنیم ولی میونه ی خوبی باهاش نداشتی و حتی دستتو نمیزدی بهش..برات عجیب بود و شاید کمی ترسناک دیشبم موقع باریدن برف توی ماشین میگشتیم و بابایی برات شعر گنجشکک اشی مشی رو خوند وتا اومدن به خونه قشنگ یادش گرفته بودی فقط با "گوله میشی" مشکل داری..خدایا بخاطر این همه نعمتت شکر...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی