37 هفته گی....

عزیزم ،نیمه وجودم سلام:

الان روز 22خرداد نوده ومن 37 هفته است که منتظر دیدن توام.و دیگه روزای آخریه که من در انتظارم..

نفسم: تو این روزا و مخصوصا روزای اول من خیلی اذیتت کردم وازینبابت شرمندتم ولی تو همیشه با من خوب بودی و منو لحظه لحظه عاشقتر کردی..

عشقم: دلم میخواد هر چه زودتر اون دستای کوچیک و مهربونتو تو دستام بگیرم و ببوسم.ونگاهتو که مثل فرشته ها پاک و قشنگه با تموم وجود نگاه کنم.

عسلم:من دارم "مادر" میشم ..راستشو بخوای باورم نمیشه ،تا وقتی نیای تو بغلم هنوزم باورم نخواهد شد.خیلی دوست دارم حسش کنم.هر چند الانم با منی و از هر وقت دیگه به من نزدیکتری.

جیگرم: نمی دونی هر روز صبح که با تکونات بیدار میشم چقدر خوشحال میشم از اینکه میفهمم حالت خوبه،عاشق شیطنتاتم. وقتی تند وتند دست وپاتو تکون میدی انگار که دیگه از اون تو خسته شدی و میخوای بیای بیرون.

عزیزم: امیدوارم تو این مدت اونجا راحت بوده باشی من که خیلی ازت راضی ام،هیچ وقت باعث نگرانیم نشدی.انگار که صدامو میشنوی وقتی که نگران میشم از دیر بیدار شدنت با یه تکون کوچیک منو از سلامتیت با خبر میکنی ومی گی می خوای بخوابی..

قربونت برم: دیگه نمیتونم دنیا رو بدون تو تصور کنم.مواظب خودت باش وصحیح و سالم بیا پیشم باشه...

من برای اومدنت آماده ام و بهت قول میدم من وبابات بهترین پدر و مادر برات باشیم و همیشه در کنار هم شاد خواهیم بود.اصلا نگران نباش عزیزم این دنیا اونقدرا هم که میگن بد نیست.ما اینجا هواتو داریم و مهمتر از همه خدا هست که همیشه مراقب تو و منو بابت بوده و هیچوقت ما رو تنها نذاشته و میدونم که با وجود فرشته ای مثل تو بیشترم به ما توجه خواهد کرد...

عمرم: همش از خدا خواستم که سالم باشی و صورت و سیرت زیبا داشته باشی.دلم میخواد زندگیت تو دستت باشه و بتونی برای بقیه هم زندگی رو زیباتر کنی...

عشق من: اولین روزی که از بودنت مطمئن شدم روز 12 آبان بود.اونروز عصر وقتی قرآنو باز کردم آیه های آخر سوره فرقان اومد که خدا بهم وعده ی فرزندی داد که مایه نور چشم ما خواهد بود..خیلی از این بابت خوشحال شدم و به این اعتقاد دارم که تو با اومدنت و با زندگیت،زندگی رو برای ما و بقیه زیباتر خواهی کرد...

عزیزم:برات بهترین ها رو آرزو دارم و دلم میخواد زندگی پر از شادی و موفقیت داشته باشی..

من و بابات عاشق همیم. وتو هم میوه عشق مایی.و با تموم وجودمون عاشقتیم.بابات خیلی هواتو داره و تو این مدت همه چیو واسه آرامش و سلامت من وتو فراهم کرده و نذاشته هیچی آرامشمونو بهم بزنه.عاشقشم و میدونم که از هیچی برای من و تو دریغ نخواهد کرد.من خیلی از داشتن شما احساس خوشبختی میکنم و هر لحظه منتظر اومدنتم...

الان نوشت:از دفتر خاطرات مامان در زمان حاملگی...